آیا کارآمدترین و بی دغدغه ترین نوع رهبری را می شناسید؟
با خیال راحت در دفتر فروش نشسته بود و جلسات روز بعد خود را هماهنگ می کرد و من نگران و مضطرب در حال تماس گرفتن با تأمین کنندگان بودم تا مبادا مواد اولیه به موقع نرسد! از یک طرف فکر اینکه سفارش مشتری سروقت تعیین شده تحویل داده نشود آزارم می داد، از طرف دیگر آرامش بیش از حد مدیرعامل! با خود گفتم بگذار کمی او را در استرس خود شریک کنم؛ در چنین مواقعی این بهترین گزینه بود چون او همیشه راه حل خوبی داشت. وقتی ماجرا را با او درمیان گذاشتم، لبخندی زد و گفت: ” تک تک افرادی که در سیستم ما کارمی کنند، خودشان به تنهایی یک رهبر هستند، به آنها اعتماد کن. ” آری او یک ابررهبر واقعی بود…
در این مقاله می خوانید:
-مفهوم ابر رهبری
-مراحل ابر رهبری
مفهوم ابر رهبری
کلمه “ابر” بیانگر شخصی خارق العاده نیست که جواب تمام سوال ها را دارد و میتواند خواست دیگران را مطابق میل خود تغییر دهد بلکه در این نوع رهبری، رهبران به وسیله توانمندسازی پیروان خود و تبدیل آنها به رهبر، ابررهبر می شوند؛ یعنی اینکه می توانند قدرت و خرد افراد بسیاری را داشته باشند. در این نوع رهبری وظیفه رهبر این است که پیروان را کمک کند تا مهارتهای لازم برای کار، به ویژه خودرهبری را در خود پرورش دهند تا بتوانند به گونهای کاملتر در خدمت سازمان باشند. بدین ترتیب پیروان تعهد و مالکیت بیشتری نسبت به کارشان خواهند داشت. پس می توان گفت تمرکز این نوع رهبری بر پیروانی است که خودرهبر می شوند.
مراحل ابر رهبری
مهمترین وظیفه ابر رهبری این است که پیروان را به سمت کشف نیروهای بالقوه درونی خودشان هدایت کند. برای رسیدن به این هدف باید هفت مرحله را طی کرد که در ادامه به توضیح آنها می پردازیم.
مرحله ی اول: خودرهبر شدن
قبل از اینکه یاد بگیریم دیگران را چگونه رهبری کنیم، باید اول یاد بگیریم که خودمان را چگونه رهبری کنیم. در نتیجه گام نخست برای ابر رهبر شدن این است که به خودرهبری اثربخش تبدیل شویم. خودرهبری نفوذ در درون خود با هدف رسیدن به خودهدایتی و خودانگیزشی مطلوب است. روند خودرهبری شامل مجموعهای از راهکارهای رفتاری و شناختی است که برای ارتقای اثربخشی شخصی خود به کار می بریم. راهکارهای رفتاری بر رفتار و عمل موثر، و راهکارهای شناختی بر تفکر و احساس مؤثر تمرکز دارد. در مقالات آتی به تفصیل در رابطه با این راهکارها صحبت خواهیم کرد.
مرحله ی دوم: الگوسازی خودرهبری
وقتی خودمان در خودرهبری تبحر یافتیم، گام بعدی نشان دادن این مهارتها به کارکنان است؛ یعنی رفتارهای خودرهبری خود ما الگویی می شود که دیگران از آنها درس می گیرند. ماکس دیپری، رئیس هرمان میلز، سازنده لوازم و مبلمان اداری، میگوید: «نصیحت شما مهم نیست بلکه رفتار شما مهم است.» پس باید الگوسازی را جایگزین آموزش تئوری کرد. به دو طریق می توان از الگوسازی در آموزش خودرهبری استفاده کرد: روش اول ایجاد رفتارهای جدید مربوط به خودرهبری است. نکته اصلی این است که هریک از کارکنان می توانند از طریق مشاهده و الگوبرداری، یک رفتار کاملاً جدید به ویژه خودرهبری را بدون انجام دادن آن یاد بگیرند. روش دوم تقویت احتمال وقوع رفتارهای از پیش آموخته شده خودرهبر است. مشاهده پاداشهای مثبتی که دیگران به جهت رفتارهای مطلوب دریافت می کنند می تواند باعث افزایش وقوع رفتارهای خودرهبری شود. همچنین بسیاری از افراد، هنرخودرهبری را از مدیران اجرایی ارشدی یاد می گیرند که برای آنها احترام قائلند و آنها را تحسین می کنند. در این مرحله ابر رهبر باید نقش الگو، رهبر و معلم را ایفا کند.
مرحله ی سوم: تشویق خودهدفگذاری
هدفگذاری یکی از موضوعاتی است که در حیطه رفتار و عملکرد کارکنان نسبت به هر موضوع دیگری به طور جدی تری مورد بررسی قرار گرفته است. چند اصل کلی در این رابطه وجود دارد؛ اول اینکه تقریباً وجود هر نوع هدفی بهتر از بیهدفی است چون وجود هدف باعث تمرکز توجه و تلاش می شود. دوم اینکه بهتر است اهداف مشخص و شفاف باشند نه مبهم و گنگ. همچنین داشتن اهداف مشکل تر باعث عملکرد بهتری می شود؛ البته باید توجه داشت که مشارکت در ایجاد اهداف نیز باعث ارتقا عملکرد خواهد شد. ایده مشارکت با جوهر ابررهبری ارتباط تنگاتنگی دارد. از آنجایی که هدف اصلی ابررهبری بهبود عملکرد کارکنان از طریق پرورش توانایی خودرهبری آنهاست، خودهدفگذاری عنصری کلیدی به حساب میآید. در این مرحله ابر رهبر به کارکنان کمک می کند تا ایجاد اهداف واضح و پر چالش برای خود، را یاد بگیرند.
مرحله ی چهارم: ایجاد الگوهای فکری مثبت
الگوهای فکری سازنده در خودرهبریِ موفقیتآمیز، عنصر مهمی است. بخشی از نقش ابررهبر، انتقال الگوهای فکری مثبت به کارکنان است؛ در این میان ایجاد انتظار مثبت از خود، در کارکنان، اهمیت ویژه دارد. ابررهبر با ابزار هشیارانه “اعتماد به توانایی کارکنان” الگوهای فکری ثمربخش ایجاد می کند. چرا که نتایج تحقیقات نشان داده است که اگر فردی باور داشته باشد که کاری انجام شدنی است، این باور احتمال انجام یافتن آن کار را افزایش میدهد.
مرحله ی پنجم: پرورش خودرهبری از طریق پاداش و توبیخ سازنده
پاداش و توبیخ، یکی از قویترین راهکارهای ابررهبر برای پرورش خودرهبری در کارکنان است. ابر رهبر تلاش می کند سیستمی برای پاداش دهی و توبیخ ایجاد کند که پاداشها و توبیخها طبیعی و از جانب خود شغل باشند، این بدان معناست که پاداش و توبیخ کارکنان به طور مستقیم از خود شغل ناشی می شود و کارکنان نتیجه رفتار خود را عیناً دریافت می کنند چه خوب باشد و چه بد! با به کارگیری این روش ابررهبر هر کار پسندیده و هر اشتباهی را تبدیل به نوعی فرصت برای یادگیری میکند و از این طریق خودباوری و اعتماد به نفس فرد، و در پی آن خودرهبری، رشد می یابد.
مرحله ی ششم: توسعه خودرهبری از طریق کار گروهی
بخش اصلی ویژگیها و خصوصیاتی که برای به ثمر رسیدن تلاش گروهی باید در رهبر وجود داشته باشد همان اصول اولیه ابررهبری است که بر خودرهبری کارکنان تأکید دارد. اصلاً برای اینکه گروه بتواند وظایف خود را به درستی انجام دهد باید از اعضای خودرهبر برخوردار باشد، بنابراین انجام کارها به صورت گروهی باعث افزایش خودرهبری در کارکنان می شود.
مرحله ی هفتم: تسهیل فرهنگ خودرهبری
در توسعه ابررهبری، عامل عمده و اصلی، طراحی فرهنگ سازمانی یکپارچه است. سازمانها بدون ایجاد محیطی حاکم، که ظهور عناصر خودرهبری را تسهیل کند، نمی توانند از کارکنان، انتظار پیشگامی و ابتکار داشته باشند. بنابراین ابررهبر نیاز به ایجاد فرهنگهای مثبت سازمانی دارد تا خودرهبری بتواند در درون این فرهنگها رشد کند.
کلام آخر
ابررهبری جزء ملزومات اصلی سازمانهای امروزی است، سازمانها با هر استراتژی و هر ساختاری، در محیط پویای فعلی هر لحظه نیازمند تصمیمات درست و سریع هستند، اگر این تصمیمات بخواهند سلسله مراتب را طی کرده و توسط مدیر ارشد اتخاذ گردند، زمان زیادی تلف می گردد، در حالی که اگر شخصی که آن کار را انجام می دهد از مهارت خود رهبری برخوردار باشد می تواند بهترین و به موقع ترین تصمیم ممکن را بگیرد. از طرف دیگر مهارت خودرهبری باعث افزایش کارایی و اثربخشی افراد می شود.
دیدگاهتان را بنویسید